نسترن فرخه اغلبشان کلاس و کارگاههایی برگزار میکنند که فقط قشر خاصی از جامعه توان ثبتنام و حضور در آن را دارند، سالنهای بزرگ و مملو از جمعیت که قدرت بیان بالا، همه حاضران را منقلب میکند و در این بین هم گاه سلایق شخصی خود همراه با روانشناسی به اصطلاح زرد را به آن اضافه میکنند که در شرایط فعلی جامعه سادهترین تبعات آن فردگرایی و خودمحوری افراد خواهد بود. به تازگی لیستی از سازمان نظام روانشناسی منتشر شده که در آن نام بسیاری از افراد مشهور حوزه سلامت به چشم میخورد که فاقد هرگونه مدرک آکادمیک و دانشگاهی هستند و تنها با گذراندن چند دوره در خارج از کشور، کلاس و کارگاههایی در این حوزه برگزار میکنند و به دلیل شهرت مارکتینگ و بازاریابیای که دارند تأثیر بسزایی بر افراد میگذارند که امیرحسین جلالیندوشن روانپزشک اجتماعی و رواندرمانگر تحلیلی هم به همین موضوع اشاره میکند که بیتردید تأثیر برخی افرادی که نام آنها در آن لیست آمده بود، بالاست و نمیتوان نادیده گرفت، بنابراین اگر توصیههای نامناسبی به جامعه بکنند طبیعتا ضریب تأثیر بالایی را میتوانیم انتظار داشته باشیم و همین موضوع میتواند پیامدهای منفی زیادی داشته باشد که بعضی از اینها افراد را خودخواه، فردگرا و خودمحور میکنند که پیامدهایی در پی خواهد داشت. با وجود اینکه بسیاری میدانند برخی از این افراد مدرک دانشگاهی ندارند و باز هم در دورههای آنها شرکت میکنند اما بسیاری با انتشار این لیست از طرف نظام روانشناسی شوکه شدهاند. نعمت احمدی، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز، در رابطه با این موضوع اشاره میکند: این افراد جدا از اینکه بابت فعالیت در حرفهای که تخصص آن را ندارند مجازات میشوند، اگر درآمدهایی هم از این فعالیت به دست آوردهاند، مردم میتوانند از آنها پس بگیرند. روانشناسنماها معمولا افراد را خودمحور میکنند امیرحسین جلالیندوشن، روانپزشک اجتماعی و رواندرمانگر تحلیلی، با اشاره به لیست منتشرشده از سوی نظام روانشناسی که نام تعدادی از افراد که با نام روانشناس و مشاور در این حوزه فعالیت میکردند، در آن هست، میگوید: در حوزه روانشناسی و سلامت روان باید به افرادی که صلاحیت دارند مراجعه کرد، همانطورکه اگر یک نفر برای مشکل چشم به دامپزشک مراجعه کند، برایش عواقب و پیامدهای جدی میتواند داشته باشد، مراجعه به روانپزشک و روانشناس هم در مواقعی که افراد فاقد صلاحیتهای تخصصی هستند میتواند پیامدهای جدی داشته باشد. جلالی اضافه میکند: اینجا موضوع سادهتر گرفته میشود، مثلا تخصصی مثل جراحی صلاحیتهای مشخصی دارد و افراد راحتتر میتوانند آن را تشخیص دهند، اما در موضوعات سلامت روان هرکسی میتواند درمورد موضوعاتی مثل روابط انسانی حرف بزند، رهنمود بدهد، درمورد موضوعاتی مثل معنای زندگی سخن بگوید که تشخیص درستی یا نادرستی آن دشوار خواهد بود. از سوی دیگر ما آدمها در شرایط خاص با ویژگیهای روانی که داریم مستعد پذیرش یکسری حرفها میشویم، حرفهایی که ممکن است اتفاقا از افرادی که بهعبارتی روانشناسیهای سادهانگار و زرد را گسترش میدهند مورد توجه قرار گیرد و از حرف یک متخصص واقعگرا بیشتر پذیرفته میشود. این روانپزشک اجتماعی ادامه میدهد: در این مورد باید نظام صنفی و نهادها موضوع را جدی بگیرند، همچون مهندس ساختمانی که مدرک را از دانشگاه میگیرد و نظام مهندسی آن را تأیید میکند، یا دیگر فعالیتهای علمی که صورت میگیرد و نظام روانشناسی باید در این موضوع جدیتر عمل کند، هرچند به نظر میآید اقدام ساختاری جدی نیست اما برای شروع قابل تحسین است. بیتردید تأثیر برخی افرادی که نام آنها در آن لیست آمده بود بالاست و نمیتوان نادیده گرفت، بنابراین اگر توصیههای نامناسبی به جامعه بکنند طبیعتا ضریب تأثیر بالایی را میتوانیم انتظار داشته باشیم. همین موضوع میتواند پیامدهای منفی زیادی داشته باشد، قطعا عوارض جانبی خواهد داشت و بعضی از این توصیهها گمراهکننده خواهد بود و گاهی نیاز است جامعه واقعگرا باشد و پذیرای این باشد که باید برای موفقیت کوشش کند و بداند که زندگی فرمولی چند دقیقهای ندارد و جامعه نیازمند واقعگرایی است، اما بعضی از اینها افراد را خودخواه، فردگرا و خودمحور میکنند که پیامدهایی خواهد داشت. جلالی ادامه میدهد: متخصص این حوزه علاوه بر مدرک تحصیلی باید خود تحت درمان قرار بگیرد و ساعتهای طولانی زیر نظر متخصص باشد و با صرف گذراندن یک دوره دو، سه ماهه در لندن و پاریس کفایتی نمیکند و این افراد نمیتوانند برای امور مردم و روابط آنها نسخه بنویسند. در قوانین روانپزشکی بلاتکلیفی داریم نعمت احمدی، وکیل پایهیک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز، به قوانین موردنظر در برابر افرادی که در نقش یک متخصص فعالیت میکنند، میگوید: درمورد قوانین حوزه پزشکی و روانپزشکی بلاتکلیفیهایی داریم، مثلا در فضای مجازی و تلویزیون میبینیم از طب سنتی، روغن بنفشه و مدفوع فلان حیوان حرف زده میشود. در روانشناسی هم که برخی چهار کلمه یاد گرفتهاند و همان را با قدرت بیانی که کسب کردهاند بیان میکنند، در کنارش مجوز سخنرانی هم میگیرند و سالنهای بزرگی در اختیارشان میگذارند، حتی در فضای مجازی تبلیغ میکنند و برای هر جلسه هزینه زیادی طلب میکنند، همه اینها به نبود نظارت برمیگردد. احمدی اضافه میکند: این افراد جدا از اینکه بابت فعالیت در حرفهای که تخصص آن را ندارند مجازات میشوند، اگر درآمدهایی هم از این فعالیت به دست آوردهاند، مردم میتوانند از آنها پس بگیرند. البته در گذشته هم این تجربه را داشتهایم که افرادی مدعی انرژیدرمانی بودند و به پرونده آنها رسیدگی شد، این موضوع هم به همین شکل است، در واقع قوانین داریم ولی نظارتی در حوزه سلامت روان و روانپزشکی نیست. این حقوقدان میگوید: قوانین ما کلی است و در هر رشته که وارد میشویم با قوانین بازدارنده کلی مواجه هستیم که عام است و مربوط به همه رشتههاست، اگر کسی خودش را به جای روانشناس جا زده و در این حوزه تخصصی نداشته باشد، از اساس یک فریب است که در همان قانون کلی میگنجد و امکان برخورد وجود دارد.
نظرات